سرخط خبرها

حدادی: ۷۰k شدن پیج اینستاگرام فدراسیون افتخار ندارد|این ۴ سال به من خیلی سخت گذشت |ما که مدیریتی ندیدیم!

  • کد خبر: ۹۴۶۸۶
  • ۱۴ دی ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۰
حدادی: ۷۰k شدن پیج اینستاگرام فدراسیون افتخار ندارد|این ۴ سال به من خیلی سخت گذشت |ما که مدیریتی ندیدیم!
حامد حدادی آسمانخراش بسکتبال کشورمان معتقد است صعود به المپیک و جام جهانی با توجه به اینکه تجربه اول آن‌ها نبوده افتخار به حساب نمی‌آید و حضور ایران در این رقابت‌ها از روی خوش شانسی بوده است. او معتقد است در این ۴ سال نه تنها بسکتبال پیشرفتی نکرده بلکه با انواع و اقسام حواشی مواجه شده که به عدم مدیریت درست برمی گردد.

سعیده فتحی|شهرآرانیوز، در ۴ سالی که گذشت اتفاقات ریز و درشتی در بسکتبال ایران افتاد و در این میان برخی بازیکنان بسکتبال بیش از دیگران تحت فشار قرار گرفتند و بسیاری از بازی‌های ملی را از دست دادند آنهم به دلیل بی تدبیری و فقدان مدیریت درست مسئولان! حامد حدادی ستاره بسکتبال کشورمان مهم‌ترین آن‌ها بود که در نهایت با پادرمیانی صالحی امیری توانست به تیم ملی برگردد.

ارسلان کاظمی هم دومین بازیکنی بود که فدراسیون و کادر فنی وقت تیم ملی با او چنین رفتاری کردند و شاید بهترین روز‌های بازیگری‌اش را بدون دلیل منطقی از او گرفتند، اما پس از دو سال دوری دوباره دعوتش کردند و به عنوان بازیکن اصلی از او استفاده کردند! سجاد مشایخی هم دیگر بازیکنی بود که چوب بی تدبیری کسانی را خورد که ادعای مدیریت دارند. حذف مشایخی و فرستادن بازیکن دورگه‌ به المپیک که تا به آن روز در بسکتبال ایران جایگاهی نداشت باعث تعجب همگان شد. در کنار این حذف‌های بی منطقی تا دل تان بخواهد در تیم ملی شاهد حواشی بودیم که تا کنون در بسکتبال ایران سابقه نداشت. سرمنشا همه آن‌ها هم به فقدان مدیریت درست برمی گشت، نه مسئولان فدراسیون و نه کادر فنی در این ۴ سال نتوانستند تیم ملی بسکتبال را درست کنترل کنند وگرنه موفقیت‌های ایران باید بیش از این‌ها می‌شد.

اگر مدیریت و برنامه ریزی درست وجود داشت چه بسا ایران در جام جهانی و المپیک می توانست شگفتی ساز شود. از همین رو امروز با حامد حدادی آسمانخراش بسکتبال کشورمان که این روز‌ها در چین به سر می‌برد به این ۴ سال نگاهی انداختیم و از اتفاقات مهم این سال‌ها یاد کردیم.

حامد چه خبر از چین؟ بازی‌ها چطور است؟
خدارا شکر شرایط اینجا خوب است و بازی‌ها امسال هم در حباب برگزار می‌شود. همه چیز خوب است فقط سرما و دمای ۲۵- درجه اش اذیت کننده است. ما در اینجا جرات باز کردن پنجره را نداریم.

وضعیت تیم تان امسال چگونه است؟
فشار روی تیم زیاد است و چند بازیکن مان آسیب دیده هستند. ۴ بازیکن اصلی که پارسال در تیم بودند جدا شدند، ولی با همه این‌ها تمام تلاش مان را می‌کنیم تا بازی‌های خوبی را به نمایش بگذاریم.

شرایط خودت چطور است؟ مصدومیت زانویت چه شد؟
شرایط من هم خدارا شکر خوب است و هر چه بیشتر می‌گذرد، آماده‌تر می‌شوم. ۶ ماه سخت را در تهران گذراندم و هر روز تمرین و فیزیوتراپی کردم تا با شرایط ایده آلی راهی چین شوم. یک ماه اینجا قرنطینه بودیم و همان باعث شد کمی از آمادگی ام فاصله بگیرم، اما رفته رفته بهتر می‌شوم و تمام تلاشم را می‌کنم تا برای تیمم مفید باشم.

مثل اینکه چینی‌ها هنوز هم خیلی سخت می‌گیرند و داستان قرنطینه هنوز هم آنجا جدی است...

بله، بخاطر همین هم الان از کرونا در چین خبری نیست، چون همچنان قوانین را رعایت می‌کنند. ما بعد از اینکه وارد چین شدیم حدود یک ماه قرنطینه بودیم و من ۱۵ بار در آن زمان تست پی سی آر دادم. البته الان راحت می‌توانیم بیرون برویم، اما باز هم همه ماسک دارند و برای ورود به مکان‌های عمومی مثل مرکز خرید‌ها باید کد سلامت داشته باشیم و اگر سبز باشد اجازه ورود می‌دهند. ما الان هم که درگیر بازی‌ها هستیم قبل از هر پرواز تست پی سی آر می‌دهیم و در این مدت ۴ بار تست داده ام.

فضای حاکم بر بسکتبال ایران را در این روز‌ها چطور می‌بینی؟
راستش وضعیت بسکتبال در ایران خوب نیست و نمی‌توانیم خودمان را گول بزنیم. متاسفانه الان آدم فروشی زیاد شده، همدلی دیگر وجود ندارد و هر کسی به منفعت خودش فکر می‌کند. قبلا چنین چیز‌هایی خیلی کمتر بود، اما این روز‌ها باند و باند بازی و بی احترامی زیاده شده است.

از بی احترامی گفتی یاد داستان پیراهنت افتادم، وقتی لباست را برتن سالار منجی دیدی چه حسی داشتی؟
راستش سالار به من زنگ زد و اجازه گرفت. او بازیکن با استعدادی است و من دوستش دارم به خصوص که اهوازی هم هست، من خودم چند سال پیش به سالار توصیه کردم به تیمی برود که بتواند بازی کند و در تیم آبادان هم پیشرفت خوبی کرد و امیدوارم در آینده هم موفق‌تر باشد. این داستان پیراهن هم ربطی به سالار نداشت و او مقصر نیست.

من انتظار داشتم وقتی سالار میخواسته این پیراهن را بپوشد بزرگتر‌های تیم به او می‌گفتند حدادی هنوز خداحافظی نکرده یک لباس دیگر بپوش... به هر حال ما هم یک روزی می‌رویم و بعد از آن هر کسی می‌تواند این پیراهن را به تن کند، اما من توقع داشتم احترام می‌گذاشتند و بخاطر اینکه در تیم حاشیه درست نشود چیزی نگفتم، اما ته دلم ناراحت شدم.

اما حاشیه‌ها هم در این ۴ سال در تیم ملی کم نبود و این داستان پیراهن کوچک‌ترین آن است...
بله متاسفانه از آن حواشی ماست و دوغ بگیرید تا این داستان‌های اخیر همیشه با آن‌ها درگیر بودیم، یک اتفاق کوچک که می‌شد با مدیریت درست آن را کنترل کرد برای ما تبدیل به حاشیه‌ای بزرگ شد. من همیشه گفته ام که فرقی نمی‌کند چه کسی رئیس فدراسیون یا سرمربی تیم ملی باشد من همیشه سرباز تیم ملی هستم و با افتخار برای کشورم بازی می‌کنم، اما سر هیچی من را از تیم ملی حذف کردند و بعد هم در مصاحبه‌های شان گفتند که مدیریت کرده اند! ما که مدیریتی ندیدیم وگرنه آن اتفاقات نباید می‌افتاد. ارسلان را هم حذف کردند بدون اینکه جواب منطقی بدهند، بعد که دوباره دعوتش کردند می‌گفتند کی بود کی بود من نبودم! هضم کردن این مسائل برای من سخت است. به سوریه باختیم گفتند، چون حامد نبوده... تیم ملی فقط حامد که نیست، من همیشه دوست دارم پرچم کشورم بالا باشد و از آن اتفاقاتی که پیش آمد ناراحت شدم.

کلا این ۴ سال برای شخص حامد حدادی چطور گذشت؟
راستش را بگویم دوران خیلی سختی بود، من حداقل چنین شرایطی را تجربه نکرده بودم. یکسری مسائلی که کوچک بود الکی بزرگ شد مثلا من هنوز نفهمیدم هدف شان از حذف من در آن مقطع از تیم ملی چه بود! ببینید شخص طباطبایی شاید آدم خوبی باشد ما در پیکان هم با هم بودیم، آنجا هم خاطرات تلخ وشیرین داریم، اما باید دید در بخش مدیریت چه کرده اند. به نظر من مشاوران خوبی نداشتند و آدم‌های ضعیفی کنار طباطبایی بودند. مثلا اصلا به حرف‌های ما که بزرگتر‌های تیم ملی بودیم توجه نمی‌کردند در صورتیکه تنها کسانی که دنبال هیچ منفعتی نبودند ما بودیم که از سر دلسوزی مشکلات را مطرح کردیم، اما به ما گوش ندادند. من دروغ ندارم بگویم و فقط در بحث باشگاهی یک بار درخواست کردم که من را به عنوان بازیکن خارجی حساب نکنند تا بتوانم در لیگ ایران بازی کنم که آنهم انجام ندادند. من اگر در لیگ ایران بازی کنم به نفع بسکتبال مان است، اما شرایط فراهم نشده و در این ۴ سال من نتوانستم در آن حضور داشته باشم.

این روز‌ها باز هم عده‌ای از صعود به جام جهانی و المپیک می‌گویند، قبلا محمد جمشیدی هم در این باره کامل توضیح داده بود، اما نظر شما درباره این صعود‌ها و بازی‌هایی که در این رقابت‌ها انجام دادیم چیست؟

راستش من نمی‌خواستم اصلا صحبت کنم، اما گاهی آدم حرف‌هایی می‌شنود که واقعا نمی‌شود سکوت کرد و ما وظیفه داریم حقایق را بگوییم. من خیلی هم دوست ندارم درباره کادر فنی صحبت کنم، چون به هر حال الان آن‌ها نیستند و تمام تلاش شان را هم در زمان بودن شان کردند، اما نظر شخصی ام این است که اگر قانون بازی‌ها تغییر نمی‌کرد و همچون گذشته برگزار می‌شد ما نمی‌توانستیم صعود کنیم و واقعا شانس آوردیم. من قبلا هم گفته بودم که المپیک را چین به ما هدیه داد پس حداقل خودمان را نمی‌توانیم گول بزنیم. بعد هم ما بار اول نیست که به جام جهانی یا المپیک صعود می‌کنیم که بخواهیم به آن افتخار کنیم. وقتی می‌توانستیم افتخار کنیم که یک پله بالاتر رفته بودیم و از دوره قبل عملکرد بهتری داشتیم و در رقابت‌ها شگفتی ساز می‌شدیم. وقتی استرالیا با تیم چهارمش می‌آید و فیلیپین با تیم دوم باید هم آن‌ها را شکست دهیم.

در این سال‌ها همه منتظر پس گرفتن سالن افراسیابی بودند، اما این اتفاق نیفتاد و به جای آن سالن آزادی بازسازی شد که یکی از اتفاقات خوب بود، نظرت در این رابطه چیست؟

بله من هم اعتقاد به این دارم که نباید فقط سیاه یا سفید دید و اگر منفی‌ها گفته می‌شود باید اتفاقات مثبت را هم دید. بازسازی سالن آزادی هم یکی از اتفاقات مثبت بود. شأن بسکتبال بیش از اینهاست و ما سال‌ها برای نداشتن سالن اختصاصی گلایه کردیم، امیدوارم رئیس آینده شعار ندهد و این مشکل را واقعا حل کند. با جذب اسپانسر می‌توان خیلی از مشکلات را حل کرد. مثلا برای همین صعود به المپیک به ما قول دادند که اسپانسر ۱۰۰۰ دلار می‌دهد، اما از همان هم خبری نشد. باید به فکر جذب اسپانسر‌های قوی باشیم تا بتوانیم بسکتبال را درست تکان دهیم.

۱۶ تیمی شدن لیگ ایران را چطور می‌بینی؟

اینکه تعداد تیم‌ها زیاد باشد و بازیکنان بیشتر درگیر رقابت و بازی باشند اتفاق خوب و مثبتی است، اما این اتفاق برای زمانی است که تیم‌ها کیفیت لازم را داشته باشند و اختلاف‌ها خیلی زیاد نباشد یا از نظر مالی تیم‌ها در سطحی باشند که بتوانند از پس هزینه‌ها بربیاند و وسط راه کنار نکشند یا بازیکنان را اذیت نکنند و پول شان را ندهند. الان در چین ۲۰ تیم حضور دارند و همه تیم‌ها هم قوی نیستند، اما همان ضعیف‌ها هم یقه برخی تیم‌ها را می‌گیرند. من مثلا امسال تیم پدافند را دوست دارم، چون جنگنده بازی می‌کنند. از اینکه جوانان هم با تیم کاله در لیگ حضور دارند خوشحال هستم. اما برخی تیم‌ها هم هستند که در حد لیگ برتر ظاهر نشدند.

یکی از مشکلات هم نداشتن بازیکن حرفه‌ای برای ۱۶ تیم در سطح لیگ برتر است، این را چطور می‌بینی؟

ببینید بازیکن هر چه بیشتر بازی کند حرفه ای‌تر می‌شود و می‌تواند پیشرفت کند، اما لیگ برتر جای کسب تجربه برای یک بازیکنی که هنوز حرفه‌ای نشده نیست. من خودم امسال تیم حدادی را به مسابقات لیگ دسته یک فرستادم. اول که دیدم حدود ۶۰ تیم حضور دارند کمی فکرم مشغول شد که برای این همه تیم چطور برنامه ریزی کرده اند و انتظارم این بود که تیمم حداقل ۳۰ بازی در دسته یک انجام دهد، اما فقط با ۵ بازی حذف شدیم! ما در بخش بازیکن سازی مشکل داریم، چون برایش برنامه‌ای نداشته ایم. الان به بازیکن ۲۳ ساله تیم ملی می‌گویند جوان، اما زمان ما، من و صمد وقتی ۱۷ ساله بودیم بازیکن جوان تیم ملی به حساب می‌آمدیم. همین الان مهدی کامرانی با ۳۹ سال سن بهتر از باقی بازی می‌کند و اگر مربی بتواند ۱۵ دقیقه مفید از او بازی بگیرد خوب است چرا نباید باشد؟ اگر روی تیم‌های پایه درست کار شده بود الان ما باید حداقل ۵ تا مهدی کامرانی داشتیم.

از طرفی هم به نظر می‌آید مثل قدیم دیگر نمی‌توان یکی مثل سعید فتحی پیدا کرد که بتواند بازیکن بزرگ پرورش دهد، آقای فتحی چقدر تلاش کرد تا حامد حدادی در بسکتبال موفق شود؟

من بار‌ها گفتم هزار بار دیگر هم بگویم کافی نیست من مثل سعید فتحی در بسکتبال ایران ندیدم و همیشه مدیون او هستم. بسیار مربی پیگیری بود و از تمرینات گرفته تا بدنسازی و تغذیه ما را زیر نظر داشت. من یک سال و نیم زیر نظر او در اردو بودم و هر روز تمرین می‌کردم. کاش صد‌ها مربی مثل سعید فتحی داشتیم آن زمان غمی نداشتیم. من زمانی هم که دستم مصدوم شد باز آقای فتحی من را به بسکتبال برگرداند و بهم بازی داد. آن زمان برای یکی مثل من برنامه داشتند، اما الان به نظر نمی‌رسد آنگونه باشد، مثلا یک بازیکن ۲ متر و ۱۷ سانتی بود که من خودم گفتم این فیزیک خوبی دارد و بیاید در اردو‌ها با هم تمرین کنیم، اما گفتند نمی‌شود و خوابگاه نداریم و ... در کل باید یک پکیج کامل باشد و با اینکه ایران پر از استعداد است، اما به نظر می‌آید نسل جدید هم کمی تنبل هستند. با تمام احترامی که برای همه آن‌هایی که در بسکتبال زحمت می‌کشند باید بگویم که من پیشرفتی در این مدت ندیدم و باید بیشتر از این‌ها کار کنیم.

با این وجود فکر می‌کنی اگر بسکتبال ایران با همین شرایط پیش برود در آسیا جایگاهش چگونه خواهد بود؟

ما امکاناتی که اصلا نمی‌توانیم خودمان را با کشور‌هایی مثل چین، ژاپن و استرالیا... مقایسه کنیم. در چین دهکده مخصوص به بسکتبال دارند و به شدت روی پایه کار می‌کنند. الان در همین شهر کوچکی که من هستم ۱۵۰۰ بچه در حال تمرین کردن هستند. اگر ایران همین طور بدون برنامه بخواهد پیش رود قطعا در آسیا به مشکل خواهیم خورد. من مقابل ۶ نسل از سنتر‌های تیم ملی چین بازی کرده ام، از یائومینگ بگیر تا این بازیکن ۲۲ ساله که ۲ متر و ۲۵ سانتی متر قد دارد. این نشان می‌دهد که آن‌ها چقدر در بازیکن سازی از ما جلوتر هستند. الان در تمام تیم‌ها یک بازیکن چینی بالای ۲ متر و ۲۰ حضور دارد، خیلی هم زورشان زیاد است. دیگر گذشت آن زمان که می‌گفتیم چینی‌ها کوتاه قامت و سرعتی هستند. حریفان ما در آسیا سخت دارند کار می‌کنند و اگر ما بخواهیم همچنان درجا بزنیم خیلی عقب خواهیم افتاد. الان بازیکنان ژاپن هم در NBA بازی می‌کنند و دیدید که ما چگونه مقابل آن‌ها شکست خوردیم، واقعا جای تاسف داشت.

از ژاپنی‌ها گفتی یاد بازیکنان دورگه افتادم ما هم در برهه‌ای این بازیکنان را به تیم ملی آوردیم، اما یک دفعه همه را حذف کردیم نظرت درباره آن‌ها چیست؟

اول این را بگویم من دلم واقعا برای سجاد مشایخی سوخت. سجاد ۱۰ سال داخل اردو‌ها بود و خاک بسکتبال را خورد، اما مهم‌ترین رویداد زندگی اش که المپیک بود را از او گرفتند و به بازیکنی دادند که اصلا شناختی از او نداشتیم. واقعا در حقش ظلم کردند. در مورد بازیکنان دو رگه هم من همیشه می‌گفتم دورگه ها فقط دنبال حضور در المپیک و جام جهانی هستند و بعد از این دو رویداد دیگر آن‌ها را نخواهیم دید و همان هم شد. الان اگر دعوت شان هم کنند بعید می‌دانم بیایند. کاری به اینکه بازیکن خوبی بودند یا نه ندارم، اما نوع سیاست به کارگیری از آن‌ها درست نبود.

حالا با این اوصاف به نظرت رئیس آینده فدراسیون باید چه برنامه‌هایی برای پیشرفت بسکتبال داشته باشد؟
اول از همه باید همان بحث کار پایه و بازیکن سازی را جدی بگیرند و یک برنامه درست و عملی برای آن داشته باشند. باید از جوانان حمایت کرد تا بسکتبال را بسازند حتی اگر شده ۸ ماه از سال آن‌ها را در اردو‌ها نگه دارند. الان در چین بازیکنان ۸ ماه در کمپ هستند و هر روز صبح و بعدازظهر تمرین می‌کنند، ۴ تا هم تیم ملی دارند. زیر ساخت‌ها باید درست شود.

رئیس آینده باید پشتوانه مالی قوی داشته باشد. با حرف نمی‌توان کار‌ها را پیش برد. به قول صمد اعزام تیم‌ها به مسابقات بین المللی نباید برایشان افتخار باشد یا مثلا نباید به ۷۰ K شدن پیج اینستاگرام فدراسیون افتخار کنند. این‌ها چیز‌های پیش پا افتاده‌ای است. باید نگاه‌ها به بسکتبال تغییر کند. زمانی بسکتبال از والیبال در ایران محبوب‌تر و موفق‌تر بود، اما آن‌ها با برنامه ریزی درست توانستند در سال‌های اخیر حضور چشمگیرتری داشته باشند و بسکتبال هم باید همانگونه باشد. باید به فکر مربی خارجی برای تیم‌های پایه بود، مربی که تیم را بکوبد و از نو بسازد. باید رئیس آینده با افرادی بیاید که کاربلد و باثبات باشند. باید مشکلات را حل کنند تا جامعه بسکتبال باهم متحد شوند وگرنه خودمان ضرر می‌کنیم و بسکتبال ضربه می‌خورد. امیدوارم اتحاد دوباره به بسکتبال برگردد.

ورود هم نسلی هایت به دنیای مربیگری و مدیریت را چطور می‌بینی؟

به نظرم اتفاق بسیار خوبی است، به هر حال بسکتبال نیاز به خون تازه دارد همان طور که ما می‌گوییم تیم ملی باید جوان شود و به داوران جوان باید میدان داد، در بخش مربیان هم باید این اتفاق بیفتد و نسل جدید وارد کار شوند. در بخش مدیریت هم همین طور الان چند رئیس هیات از بازیکنان تیم ملی هستند که اتفاق بسیار خوبی است. یکی مثل جواد داوری هم که برای انتخابات کاندید شده رفیق و هم تیمی خودمان است، خاک این رشته را خورده و پیراهنش را خودش در تیم ملی شسته است و درد بازیکنان را می‌فهمد. از اینکه نسل من برای پیشرفت بسکتبال همچنان تلاش می‌کند و در بخش‌های مختلف حضور دارند خوشحالم و امیدوارم با پشتوانه قوی بیایند و باعث پیشرفت بسکتبال شوند.

و در آخر برنامه خودت برای آینده چیست؟

من هم به هر حال یک روز خداحافظی می‌کنم و گفته ام که همه تورنمنت‌ها را نمی‌توانم حضور داشته باشم و تا آنجایی که بتوانم سعی می‌کنم در کنار تیم باشم. اما من نیایم نوبت به چند بازیکن دیگر می‌رسد تا خودشان را در تیم ملی نشان دهند. باید بازی کنند تا اعتماد به نفس لازم را به دست آورند. من همیشه از جوانان حمایت کردم و دوست دارم پیشرفت آن‌ها را ببینم و هر کمکی هم از دستم بربیاد دریغ نخواهم کرد. امیدوارم این معضل آدم فروشی و منفعت طلبی از بازیکنان دور شود و به جای تمرکز در فضای مجازی و گرفتن تیک آبی تمام ذهن و فکرشان را معطوف تمرینات و بازی‌های شان کنند تا از حریفان عقب نمانند. همانطور که گفتم بازیکنان تیم‌های رقیب ما سخت در حال تمرین کردن هستند و ما نباید بیکار بنشینیم، ما هم باید سخت تمرین و کار کنیم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->